جمهوری اسلامی از انقلاب تا آینده
گفتگوی مجله فردوسی امروز (عسل پهلوان) با کورش زعیم
۱۹
اسپند
۱۳۹۶خ – ۱۰ مارس ۲۰۱۸م
پرسش ۱: از تغیر رژیم چه تصوری از انقلاب داشتید؟
کورش زعیم: در سال پیش از انقلاب تصور میرفت که جبهه ملی ایران، که پیشتاز راهپیمایی های انقلابی بود، مسئول تشکیل دولت آینده باشد. در نخستین راهپیمایی بیش از یک میلیون تن از اعضاء و هواداران مصدق و جبهه ملی ایران برای ادای احترام به آرامگاه دکتر محمد مصدق عازم احمدآباد شدند. از روحانیت که بعدها ادعای انقلابی بودن کرد خبری نبود بجز آنان که عضو شورای مرکزی جبهه ملی بودند.
هنگامی که آیت الله خمینی به پاریس نقل مکان داده شدند، ایشان در سخنان رسانه ای خود وعده دموکراسی و عدم دخالت روحانیت در اداره کشور و انتخابات آزاد را دادند.در بازگشت به ایران سوای قولهای بردن نفت به سفره مردم و آب و برق رایگان، باز نوید آزادی انتخابات را دادند و نوید بازگشت روحانیت را به حوزه ها. مردم به آینده امیدوار شدند. حکومت آخوندی که شادروان کسروی آنرا پیش بینی کرده بود رخ نخواهد داد.
بسیاری از مردم این سخنان را باور کردند، بویژه وقتی انتخابات دوره اول مجلس شورای ملی برای همه گروههای سیاسی آزاد اعلام شد. همه حزب ها دعوت به شرکت شدند. گروههای مسلح مخالف رژیم گذشته همه تصمیم به زمین گذاشتن اسلحه و شرکت در انتخابات برای ورود به روند سیاسی کشور گرفتند. جبهه ملی هم فهرست انتخاباتی خود را اعلام کرد. کسانی که دکتر کریم سنجابی، دبیر کل جبهه ملی ایران، را برای تسلیم شدن در برابر آیت الله خمینی سرزنش میکردند، سکوت و انتظار را پیشه کردند. مگر انتخابات آزاد همان نبود که همه می خواستند؟ ولی من با وجود اینکه توسط جبهه ملی ایران و یک سازمان وابسته به جبهه ملی به رهبری دکتر غلامحسین صدیقی نامزد انتخابات مجلس شده بودم، نوشته دیگری را روی دیوار می خواندم. سرانجام در مصاحبه ای با روزنامه پرفروش بامداد انصراف خود را از نامزدی مجلس اعلام کردم.
آنچه براستی روی داد تبدیل انتخابات مجلس یکم به یک رویداد فرقه ای بود. همه نامزدهای مستقل ناوابسته به روحانیت
سیاسی
را سرکوب و با ترفندهای گوناگون از جمله تهدید و کتک از شرکت در انتخابات بازداشتند. دو سه تن هم که با فشار رای هوادارانشان وارد مجلس شدند، استوارنامه شان را در مجلس رد کردند!
در سال
۶۰
، با یک تهمت واهی نامربوط به خط مشی جبهه ملی، آنرا تعطیل و ساختمان اداری آنرا تصاحب کردند و شماری از رهبران و فعالان اصلی جبهه ملی را بازداشت و زندانی کردند. موج دوم دستگیری و زندانی کردن اعضای موثر جبهه ملی در سال
۶۱
رخ داد که من هم در میان آنان بودم. ممنوعیت ها و دستگیری ها و زندان ها برای اعضای فعال جبهه ملی در دهه های بعدی هم به وفور انجام گرفت. بنابراین، بدبینی من به آنچه در آغاز انقلاب اعلام میشد، با رفتار خشن ضد آزادی و ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی به اثبات رسید.
تردیدی ندارم که اگر جبهه ملی در راس حکومت انقلاب می بود آن جنگ خانمانسوز غیرضروری هشت ساله که عامل فشار بیشتر روی مردم شد هم رخ نمی داد، یا دستکم فریب بیگانگان را برای ادامه آن پس از بازپس گیری خرمشهر نمی خوردیم.
چهار دهه است که نظام مذهبی نمای جمهوری اسلامی بجای اینکه تلاش کند خود را با خواست مردم هماهنگ و رفتار خود را تعدیل نماید، کوشش کرده با خشونت، رعب و وحشت مردم را هماهنگ با خود سازد. قشر هوشمند و کارآمد و خردمند جامعه با جمهوری اسلامی نیست، بهمین دلیل نظام پس از چهار دهه هنوز برای حل کوچکترین مسائل کشور در همه زمینه ها ناتوان است، و ملت همیشه شاد و امیدوار ایران امروزه طبق پژوهشهای جهانی افسرده ترین و خشمگین ترین ملت جهان است.